پرسش :

ملت و رهبران مشروطه در نخستين گام نهضت، خواستار مشروطه بودند، يا عدالت خانه؟


شرح پرسش :
پاسخ :
جامعه ى ايران از عصر صفوى و حتى پيش از آن، يك جامعه ى مذهبى بود؛ از همين رو روحانيون و علماى دينى بيشتر از ساير نخبگان و ثروتمندان و حاكمان در ميان مردم نفوذ داشتند و از ديرباز خواهان برقرارى عدالت در جامعه بودند و در مشروطه نيز ابتدا در پى تشكيل عدالت خانه بودند. با آن كه برخى از نويسندگان، مشروطه را تنها راه نجات از عقب افتادگى ها و نابسامانى هاى جامعه مى دانستند، ولى اين انديشه تنها در ميان برخى از روشن فكران فرنگ رفته و يا فرنگى مآبان فرهنگ نديده ى داخلى كه قشر كوچكى از جامعه را تشكيل مى دادند، جا افتاده بود، وگرنه توده ى ملّت و رهبران روحانى نهضت، نه تنها مشروطه را هدف نهضت قرار نداده بودند، بلكه از ماهيت و حقيقت آن نيز اطلاع كافى نداشتند.
طبق آگاهى هاى به دست آمده از اسنادْ خواسته ى انقلابيون از آغاز نهضت تا زمان تحصن در سفارت انگليس، عدالت خانه بوده و اساساً سخنى از مشروطه به ميان نمى آمده است؛ به طور نمونه در تحصن حرم حضرت عبدالعظيم (كه رهبرى آن با علما و روحانيون بود و يكى از مقاطع حساس نهضت به شمار مى آمد)، مهم ترين درخواست متحصّنان از دولتْ عزل علاءالدوله،[1] مسيو نوز[2] و برقرارى عدالت خانه بوده است، به گونه اى كه در بند چهارم خواسته هاى متحصّنان و علما در مهاجرت صغرى، تشكيل عدالت خانه ى دولتى براى رسيدگى به شكايت هاى رعايا و مظلومان مطرح شده است.[3]
پس از تحصن حرم عبدالعظيم و كشته شدن سيد عبدالحميد در خلال درگيرى طلّاب با سربازان دولتى و تحصن علما و مردم، در مسجد جامع نيز پى گيرى تشكيل عدالت خانه در رأس خواسته ها قرار داشت، به طورى كه علما از دربار خواستند فوراً عدالت خانه تأسيس گردد وگرنه از شهر خارج مى شوند.[4]
گرانت داف، كاردار سفارت انگليس كه به جاى سفير انگليس در تهران امور سفارت را رسيدگى مى كرد؛ به عنوان شاهد عينىِ ماجرا به وزير كشور انگليس چنين گزارش مى كند:
محترماً، ترجمه ى دست خطى كه از طرف شاه به عنوان علما و صدر اعظم درباره ى تشكيل عدالت خانه در سراسر كشور صادر شده است، به پيوست تقديم است. از تشكيل خانه هاى عدالت در اين جا سخن بسيار مى رود.[5]
وى در جايى ديگر، به گونه اى مى نويسد كه كاملا نشان مى دهد حتى پس از ورود مردم به سفارت انگليس نيز خواسته ى اصلى آنها تشكيل خانه هاى عدالت بوده، نه مشروطه:
به محض اين كه از ورود پناهندگان مطلع شدم، يكى از كارمندان را فرستادم تا مقصود آنها را استفسار كند... آنها خواستار تشكيل محاكم عدليه مى باشند.[6]
شواهد فوق به وضوح نشان مى دهد كه هدف اساسى نهضت در گام هاى نخست، حتى در آستانه ى پيروزى، تشكيل خانه هاى عدالت و محاكم عدليه بوده، نه مشروطه؛ به طورى كه مشروطه خواهانى چون شيخ ابراهيم زنجانى كه از دست اندركاران اصلى قتل شيخ فضل الله نورى به جرم مبارزه با مشروطه و مقيد كردن آن به مشروعه بوده، در خاطرات خود اعتراف مى كند كه علما و روحانيون و توده ى مردم در ابتداى نهضت مى گفتند ما عدالت مى خواهيم، ما عدليه و عدالت خانه مى خواهيم. سپس تصريح مى كند:
اول عنوان عدالت خانه در زبان ها دوران داشت.[7]
پی نوشتها:
[1]. حاكم تهران در آغاز نهضت.
[2]. وى يكى از مستشاران بلژيكى بود كه در زمان مظفرالدين شاه رئيس گمركات ايران گرديد.
[3]. ر.ك: ناظم الاسلام كرمانى، تاريخ بيدارى ايرانيان، نشر اميركبير، ج 1 ـ 3، ص 358.
[4]. ژانت آفارى، انقلاب مشروطيت ايران، ترجمه ى رضائى، ص 82.
[5]. تاريخ استقرار مشروطيت در ايران، برگرفته از اسناد وزارت امور خارجه ى انگليس، استخراج و تهيه: حسن معاصر، ص 44.
[6]. همان، ص 91.
[7]. شيخ ابراهيم زنجانى، خاطرات شيخ ابراهيم زنجانى، ص 205.
منبع: از عدالت خانه تا مشروطه ى غربى، جواد سليمانى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1384).